آتش افروختن
محمد بن سیرین گوید:
آتش افروختن به خواب، پادشاه را قوت بود و آتش بی دود، فروغ قوت بود و آتش با دود، پادشاه ستمگر و غم و اندوه وزیان بود.
اگر بیند که آتش برافروخت تا گرم شود، یاکسی دیگر بدان گرم شود، دلیل که چیزی طلب کند که از آن منفعت یابد
اگر بیند که بی فایده آتشی برافروخت، دلیل کند که بی سبب جنگ و خصومت کند
اگر بیند که آتشی برافروخت تا چیزی بریان کند، دلیل که کاری پیش گیرد به سبب غیبت مردمان، تا طلب حال کسی کند.اگر بیند که از آن بریان بخورد، دلیل کند که به قدر آن، روزی به وی رسد، با غم و اندوه.
اگر بیند که به زیر دیگر آتش می افروخت، و در دیگ گوشت بود یا چیزی دیگر، دلیل که کاری بسازد که از آن کار کدبانوی خانه را منفعت رسد.
اگر بیند که در آن دیگ هیچ طعام نبود، دلیل کند که از آن کار او را غم و اندوه بود.
اگر بیند که آتشی برافروخت حلوا پزد، دلیل که او را سخنی نیکو گویند.
اگر بیند که آتشی برافروخت از برای روشنائی، دلیل کند که کاری را به حجت و برهان روشن گرداند
ابراهیم کرمانی گوید:
اگر بیند در جایگاهی آتشی برافروخت تااهل آن جایگاه را بسوزاند، دلیل بود که اهل آن موضع راغیبت کند و بدی گوید.
اگر بیند آتش را در تنور یادر آتش دان همی افروخت بی آن که طعام پزد، دلیل کند که بامردی از خویشان و یا اهل بیت، او جنگ و خصومت افتد.ودولتش افزون شود
اگر بیند که خواست تا آتش برافروزد از بهر منفعت خویش، و آن آتش برنمی افروخت و روشنائی نمی داد، دلیل کند که از علم خویش برخورداری یابد.اگر این کس پادشاه بود، عز و جاه و دولتش افزون گردد،
اگر بیند آن آتش که افروخت بِمُرد، دلیل کند که هلاک گردد.
جابر مغربی گوید:
اگر بیند که در بیابان آتش می افروخت که مردمان از نور آن آتش راه می یافتند، و هر کس به موضع و مقام خویش می رفتند، دلیل کند که از علم و حکمت او بهره یابند و راه راست گیرند.
اگر بیند که آن آتش فرو می رود و نور او زایل می گردد، دلیل کند که احوالش متغیر باشد و از دنیا رحلت کند و اگر بیند که آن آتش در بیابان افروخت، نه به راه راست، دلیل که علم او مردمان را به راه ضلالت برد.
اگر بیند که آتشی در موضعی برافروخت، تا آن موضع را بسوزد، و آتش آن را بسوخت و از بازرگانان بود، دلیل که خرید و فروخت به نفاق کند و مالش حرام بود.
اگر بیند که از خانه همسایه آتش همی برد، دلیل کند که مالی حرام بدو رسد.